هفته نامه خبری رایزنی فرهنگی – برلین شماره ۶۳۶ – ۱۹ آذر ۱۴۰۲

آشنایی با کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان (BKM)

کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت فدرال آلمان نهاد متولی فرهنگ و رسانه این کشور امسال بیست و پنجمین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد. این اداره عالی فدرال در سال ۱۹۹۸ ایجاد شد تا فعالیت های سیاست گذاری فرهنگی و رسانه ای دولت آلمان را در یک سازمان دولتی جمع کند. پس از میشائل نویمان، جولیان نیدا-روملین، کریستینا وایس، برند نویمان و مونیکا گروترز، کلودیا روث ششمین نفری است که به این سمت رسیده است.

اداره‌های فدرال در آلمان سازمان‌هایی هستند که برای کمک به قوه مجریه کشور در سطح فدرال بر اساس ماده ۸۶ قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان (Grundgesetz) ایجاد می‌شوند. آنها به صورت سلسله مراتبی در چهار سطح سازماندهی می‌شوند و کمیساریای فرهنگ و رسانه از اداره‌های فدرال عالی (Oberste Bundesbehörden) این کشور محسوب می شود. در جمهوری فدرال آلمان، بودجه فرهنگی در درجه اول بر عهده ایالت ها و شهرداری ها است. مسئولیت رسانه ها نیز عمدتاً بر عهده دولت هاست. با این وجود، دولت فدرال مسئولیت حوزه های وسیعی از فرهنگ و رسانه را بر عهده دارد. بنابراین حوزه مسئولیت وزیر این اداره عالی فدرال گسترده است.این وزیر به عنوان کمیسر دولت فدرال در امور فرهنگ و رسانه، مسئولیت‌هایی را بر عهده دارد که می توان به  توسعه و بهبود مستمر چارچوب قانونی برای بخش های فرهنگی و رسانه ای از طریق قوانین فدرال، ترویج موسسات و پروژه های فرهنگی با اهمیت ملی، اطمینان از نمایندگی فرهنگی کل ایالت ها در برلین پایتخت آلمان ،نمایندگی از منافع سیاست فرهنگی و رسانه ای آلمان در کمیته های بین المللی مختلف و ترویج یادبودهای مهم ملی با همکاری موسسات اشاره کرد.

ترویج هنر و فرهنگ

طبق قانون اساسی آلمان، ترویج هنر و فرهنگ در درجه اول بر عهده ایالت ها و شهرداری ها است. دولت آلمان از موسسات و پروژه های دارای اهمیت ملی حمایت می کند. با انجام این کار، به حفظ میراث فرهنگی کمک و توسعه هنر و فرهنگ را تضمین می کند. حدود ۲.۳ میلیارد یورو در بودجه کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان برای این امر در نظر گرفته شده است.

هنرمندان

ارتقای تک تک هنرمندان در درجه اول وظیفه ایالت ها و شهرداری ها است. وزیر فرهنگ با حمایت از مؤسسات فرهنگی مهم، راه‌اندازی بودجه و برنامه‌های بورسیه یا توجه بیشتر به آنها از طریق جوایز فدرال از هنرمندان حمایت می‌کند. حمایت از هنرمندان همچنین شامل بیمه اجتماعی هنرمندان پایدار و حمایت از قانون کپی رایت است.

بورسیه های تحصیلی

دولت آلمان از هنرمندان از طریق اقامت تحصیلی در ایتالیا، فرانسه یا ایالات متحده حمایت می کند. هنرمندان بسیار با استعداد آلمانی در رشته های هنرهای زیبا، معماری، موسیقی (آهنگسازی)، فیلم، ادبیات و اجرا می توانند برای بورسیه تحصیلی خارجی درخواست دهند. برخی از برنامه های تامین مالی نیز متوجه نویسندگان، روزنامه نگاران یا دانشمندان جوان است.

صندوق حمایت

کمیساریای دولت آلمان برای فرهنگ و رسانه از طیف وسیعی از بودجه حمایت می کند و در مورد مسئولیت خود در مورد تخصیص بودجه تصمیم می گیرد که از آن جمله می توان به صندوق ها مانند صندوق ادبیات آلمانی، صندوق مترجم آلمانی، صندوق موسیقی، بنیاد صندوق هنر، صندوق هنرهای نمایشی و صندوق اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد.

بخش های هنری

کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان از موسسات و پروژه‌ها در همه زمینه‌های هنر و فرهنگ حمایت می‌کند: از موسیقی و هنرهای تجسمی گرفته تا ادبیات و فیلم گرفته تا تئاتر و اجرا.

هنرهای تجسمی

در حوزه هنرهای تجسمی نیز تمرکز این نهاد بر حفظ میراث فرهنگی ملی و ترویج هنر معاصر است. علاوه بر گالری هنر آلمان در بن، وزیر فرهنگ از دیگر موزه ها و مراکز نمایشگاهی مهم ملی حمایت می کند. تعهد مالی در مورد مجموعه هنرهای معاصر در جمهوری فدرال آلمان نیز در این مورد صدق می کند.دولت آلمان از سال ۱۹۷۱ به جمع آوری آثار هنری پرداخته است و مجموعه ای گسترده در بیش از پنج دهه ایجاد شده است. این مجموعه آفرینش هنری و در نتیجه توسعه هنر معاصر در آلمان است. مجموعه هنرهای معاصر جمهوری فدرال آلمان بر این باور است که هنرهای زیبا نقش اساسی در یک جامعه دموکراتیک دارد.

موسیقی

آلمان میراث موسیقایی غنی و صحنه موسیقی معاصر متنوعی دارد. دولت آلمان از موسسات، سازمان ها و پروژه های منتخب با تأثیر ملی یا بین المللی حمایت می کند. هدف تقویت فرهنگ موسیقی از باروک به مدرن و حمایت از آثار فعلی از موسیقی پاپ تا موسیقی جدید است. از طریق شورای موسیقی آلمان، کمیساریای فرهنگ و رسانه، آلمان به عنوان مثال، از مسابقات موسیقی سراسری و پروژه های مالی برای نوازندگان جوان برتر و موسیقی آماتور حمایت می کند.

مرکز اطلاعات موسیقی آلمان نقطه مرکزی اطلاعات برای زندگی موسیقی است. موسیقی معاصر در آلمان در درجه اول از طریق صندوق موسیقی این کشور حمایت می شود. این برنامه از پروژه های برجسته در سراسر کشور در تمام زمینه های موسیقی فعلی پشتیبانی می کند – از موسیقی جدید گرفته تا جاز، موسیقی الکترو آکوستیک و موسیقی پاپ تجربی و….

تئاتر

تئاترهای آلمان در داخل و خارج از این کشور مورد توجه زیادی قرار می گیرند. همراه با ایالت ها و شهرداری ها، دولت آلمان از موسسات و پروژه هایی با جذابیت ملی یا بین المللی حمایت می کند که انگیزه ای را برای تئاتر آلمان ایجاد می کند.

ادبیات

چشم انداز ادبی آلمان یکی از متنوع ترین منظره های جهان است. کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان از نویسندگان، مؤسسات ادبی و صنعت کتاب با ابزارهای مختلف حمایت می کند. هدف حفظ تنوع ادبی و انتشاراتی، حفظ میراث ادبی و ترویج زبان آلمانی است. کمیسر فرهنگ و رسانه دولت آلمان متعهد به حفظ این تنوع است. این نهاد می خواهد تنوع ادبی و انتشاراتی را تقویت کند و – همراه با ایالت ها – میراث غنی ادبی را حفظ کند و زبان آلمانی را ترویج کند. به منظور حمایت از کار نویسندگان و مترجمان، ناشران و کتابفروشی ها، کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان با کمک های مالی و جوایز مختلف از آنها حمایت می کند.

یکی از تمرکزهای بودجه ادبی دولت آلمان بر حمایت از نویسندگان است.کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان «صندوق ادبیات آلمانی» e.V. را که در سال ۱۹۸۰ تأسیس شد، تأمین مالی می کند. این صندوق ادبیات معاصر آلمانی زبان را عمدتاً با بورس تحصیلی و جوایز ترویج می کند – همچنین در زمینه های شعر، نمایش، کمیک یا رمان های گرافیکی و همچنین فرمت های آموزش ملی.

مؤسسات فرهنگی

این وظیفه دولت آلمان است که میراث فرهنگی ملی آلمان را در تمام مناطق آلمان ترویج و تقویت کند. دولت آلمان در تأمین مالی بنیادها، کتابخانه‌ها و آرشیوها و همچنین موزه‌ها و سالن‌های نمایشگاه در صورتی که اهمیت ملی یا بین‌المللی داشته باشند، مشارکت می‌کند.

موزه ها و سالن های نمایشگاه: دولت آلمان چندین موزه و مرکز نمایشگاهی را در برلین و بن نگهداری می کند و همچنین به تامین مالی موزه ها و نمایشگاه های منتخب کمک می کند.

کتابخانه ها و آرشیوها: آرشیوها و کتابخانه ها حافظه فرهنگی و تاریخی را حفظ می کنند و آن را در دسترس عموم قرار می دهند. دولت آلمان از موسسات مهم ملی، از جمله آرشیو فدرال و کتابخانه ملی آلمان حمایت می کند و همچنین از پروژه های حفظ میراث فرهنگی مکتوب حمایت می کند.

ترویج فرهنگ در آلمان شرقی: چشم انداز فرهنگی در آلمان شرقی به طور قابل ملاحظه ای متراکم و متنوع است. نگرانی دولت آلمان حفظ آنهاست. طیف وسیعی از موسسات فرهنگی مهم ملی و بین المللی در آلمان شرقی توسط دولت فدرال یا به صورت دائمی یا از طریق پروژه ها حمایت می شوند.

پایتخت فرهنگ

برلین مکانی محبوب برای کار هنرمندان از سراسر جهان است و فرهنگ غنی آن سالانه میلیون ها بازدید کننده را از داخل و خارج از کشور جذب می کند. دولت آلمان از موسسات فرهنگی مهم ملی، مکان های یادبود و همچنین پروژه ها و ابتکارات برجسته در پایتخت حمایت می کند. «نمایندگی کل ایالت  در پایتخت» وظیفه دولت آلمان است. این قانون در قانون اساسی و قانون برلین-بن از سال ۱۹۹۴ تثبیت شده است. علاوه بر این، دولت فدرال از زندگی فرهنگی پایتخت آلمان حمایت می کند. دولت آلمان موسسات فرهنگی مهم ملی در برلین را یا بر اساس اختیارات خود یا بر اساس قراردادهای تامین مالی سرمایه با ایالت برلین تامین مالی می کند. دولت فدرال، به اختیار خود، از نهادهای زیر حمایت می کند، از جمله:بنیاد میراث فرهنگی پروس، انجمن هومبولت، ارکستر و گروه کر رادیو برلین، بنیاد موزه تاریخی آلمان .

مشارکت فرهنگی

هنر و فرهنگ برای رشد شخصی، خلاقیت، تجربه اجتماعی و خودفهمی اجتماعی لازم است؛ به ویژه در جامعه مهاجرپذیری مانند جامعه آلمان، مشارکت فرهنگی یک عامل کلیدی در شمول، ادغام، تعلق و انسجام است. بنابراین، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سیاست فرهنگی دولت فدرال آلمان این است که همه به پیشنهادات فرهنگی علاقه‌مند شوند – افراد در هر سنی، در مناطق روستایی یا کلان شهرها، با و بدون سابقه مهاجرت، با یا بدون محدودیت. به ویژه هدف دسترسی به کسانی است که قبلاً دسترسی کمی به فرهنگ داشته اند یا اصلاً دسترسی نداشته اند. بنابراین کمیسر دولت آلمان برای فرهنگ و رسانه متعهد است، در میان چیزهای دیگر، اطمینان حاصل کند که نهادهای فرهنگی تحت حمایت دولت فدرال فرصت‌هایی را برای مشارکت فرهنگی حتی بیشتر از قبل ایجاد می‌کنند و تنوع را در مؤسسات تقویت می‌کنند. این امر در مورد ترکیب کمیته ها و کارکنان و همچنین در مورد طراحی برنامه، پرداختن به مخاطبان و دسترسی به پیشنهادات صدق می کند.

علاوه بر این، دولت آلمان ایده‌ها و مفاهیم نوآورانه را برای پیشنهادات فرهنگی و همچنین توصیه‌ها و دستورالعمل‌های در محل برای باز کردن پیشنهادها و مؤسسات فرهنگی ترویج می‌کند.

اقتصاد فرهنگی و خلاق

صنایع فرهنگی و خلاق، صنعتی متنوع با ویژگی دوگانه است یعنی هم شامل تولید کالاهای اقتصادی و هم ایجاد سرمایه های فرهنگی می شود و این امر آن را به یکی از سریع ترین بخش های در حال رشد در اقتصاد جهانی تبدیل می کند. دولت آلمان می خواهد از این پتانسیل بیشتر بهره برداری کند. صنایع فرهنگی و خلاق مبتنی بر ایده ها، کار و پتانسیل خلاقانه میلیون ها انسان فعال خلاق است که تنوع فرهنگی و همچنین کیفیت هنری ایجاد می کنند. آنها نشان دهنده پویایی اقتصادی یک اقتصاد مبتنی بر دانش، خلاقیت و نوآوری هستند. با انجام این کار، آنها رویکردهای نوآورانه، محصولات، خدمات و مدل‌های تجاری متعددی را تولید می‌کنند که به شکل‌دهی فرآیندهای تحول کمک می‌کنند و انگیزه‌ای برای مقابله با چالش‌های فعلی فراهم می‌کنند.

فرهنگ در مناطق روستایی

فرهنگ فضا را برای رویارویی باز در اجتماع ایجاد می کند و انسجام اجتماعی را تقویت می کند. برای اطمینان از دسترسی همه مردم در آلمان – در مناطق روستایی و همچنین شهری – به هنر و فرهنگ، دولت فدرال از زیرساخت های فرهنگی در مناطق روستایی با اقدامات مختلف حمایت می کند و با برنامه جدید بین بخشی در همه ایالت ها شکل دادن به ساختارها تقویت می شود. دولت آلمان بر قدرت وحدت بخش فرهنگ تکیه دارد و می خواهد فرهنگ، مشارکت و دموکراسی را در مناطق روستایی در دراز مدت تقویت کند. این نهاد بر تمرکز بر مردم محلی متعهد است که می خواهند با ایده های خلاقانه به شکل دادن به دنیای خود کمک کنند.

امین مالی  برنامه “Aller.Land”

این برنامه امسال آغاز می شود و به ویژه مناطق روستایی با ساختار ضعیف را در سراسر آلمان هدف قرار می دهد. بر این اساس دست کم ۹۳ منطقه در سراسر آلمان شرکت می کنند. در سال ۲۰۲۴، آنها بودجه ای معادل ۴۰هزار یورو برای مرحله توسعه دریافت خواهند کرد تا مفاهیم قابل اجرا برای پروژه های نوآورانه، مشارکتی و جامعه ساز را توسعه دهند که شامل شبکه های فرهنگی، جشنواره های بین منطقه ای، شوراهای فرهنگی شهروندان، کنفرانس های فرهنگی منطقه ای یا دفاتر فرهنگی می شود.  دولت آلمان از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۰ ، ۶۹.۴ میلیون یورو برای “Aller.Land” تامین می کند.

اقلیت های ملی

اقلیت های ملی شهروندان آلمانی هستند که قرن هاست در آلمان زندگی می کنند و در عین حال زبان، فرهنگ و تاریخ و هویت خاص خود را دارند. کمیسر فرهنگ و رسانه دولت آلمان از اقلیت های ملی دانمارکی ها، فریزی ها و سینتی ها و روم های آلمانی در حفظ فعالانه فرهنگ و سنت های خود حمایت می کند. اقلیت سوربی توسط دولت آلمان از طریق وزارت کشور فدرال و جامعه حمایت می شود.

حفاظت از آثار و اموال فرهنگی

آلمان دارای میراث فرهنگی غنی است که باید برای نسل های آینده حفظ شود. علاوه بر ایالت ها و شهرداری ها، دولت آلمان نیز در اینجا دخالت دارد. بنابراین، حفظ آثار مهم ملی و دارایی های فرهنگی و در دسترس قرار دادن آنها برای نسل های آینده، وظیفه اصلی سیاست فرهنگی دولت آلمان است. در این راستا حفاظت از بنای تاریخی، حفاظت از اموال فرهنگی و بناهای فرهنگی جزو وظایف این نهاد فرهنگی در آلمان است.

حفاظت از بناهای تاریخی

از آثار منفرد گرفته تا کل مراکز تاریخی شهرها – حدود ۱.۳ میلیون بنای تاریخی فرهنگی در آلمان وجود دارد که ۵۲ مورد از آنها در میراث جهانی یونسکو هستند. تعداد زیادی از آنها در معرض خطر هستند یا نیاز فوری به بازسازی دارند. علاوه بر ایالت ها و شهرداری ها، دولت آلمان نیز به حفظ این میراث فرهنگی کمک می کند. اگرچه حفاظت و حفاظت از بناها در درجه اول وظایف ایالت ها است، اما حفظ آثار مهم فرهنگی ملی همیشه محور سیاست فرهنگی دولت فدرال بوده است. کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان  نجات و نوسازی بناهای تاریخی در معرض خطر را از طریق برنامه های مختلف که دولت آلمان بودجه قابل توجهی را برای آنها فراهم می کند، ترویج می کند .برنامه های ویژه حفاظت از بناهای تاریخی و برنامه سرمایه گذاری فرهنگ صنعتی از جمله برنامه های این نهاد فرهنگی در این زمینه است.

میراث

ایمن سازی، حفظ و صیانت از میراث و سرمایه های فرهنگی برای نسل های آینده از وظایف مهم سیاست گذاری فرهنگی است. قانونگذار آلمان به منظور حفاظت بهتر از میراث فرهنگی خود و اقدام مؤثرتر در برابر تجارت غیرقانونی دارایی های فرهنگی سایر کشورها، قانون حفاظت از دارایی های فرهنگی را در سال ۲۰۱۶ تصویب کرد. قانون حمایت از اموال فرهنگی آلمان دو نوع حمایت را دنبال می کند: از یک سو حمایت از اموال فرهنگی ملی که از اموال فرهنگی ارزشمند ملی در برابر مهاجرت به خارج محافظت می کند. از سوی دیگر، حمایت بین المللی از اموال فرهنگی به منظور جلوگیری از واردات غیرقانونی اموال فرهنگی از کشورهای خارجی به آلمان است و بازگرداندن اشیاء مربوطه که به طور غیرقانونی به آلمان آورده شده است.

ساختمان های فرهنگی

کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان از تعداد زیادی پروژه ساختمانی در سراسر آلمان پشتیبانی می کند. بزرگترین پروژه ساختمان فرهنگی جدید در حال حاضر موزه مدرنیسم “berlin.modern” در انجمن فرهنگی برلین است. از خانه آگوست مکه در بن تا Residenzschloss در درسدن و از موزه باهاوس در وایمار تا گالری رمانتیک در موزه پومرانی در گریفسوالد – در سال‌های اخیر، پروژه‌های ساختمانی متعددی در سراسر آلمان با حمایت کمیساریای فرهنگ و رسانه انجام شده است. این امر همچنین در مورد بسیاری از پروژه های ساختمان فرهنگی که در حال حاضر توسط این اداره اجرا و پشتیبانی می شوند، صدق می کند.

 فیلم و رسانه

حفاظت از آزادی مطبوعات و آزادی بیان و تامین تنوع رسانه ها نقش اساسی در سیاست گذاری فرهنگی و رسانه ای دارد. مسئولیت این امر اساساً بر عهده ایالت های فدرال است اما دولت آلمان هنوز دارای اختیارات قانونگذاری در مورد موضوعات مهم سیاست رسانه ای است. کمیساریای فرهنگ و رسانه در اینجا و همچنین در سطح اروپا مسئول است. حوزه مسئولیت او همچنین شامل بودجه فیلم فدرال و دویچه وله است که تماماً از بودجه او تأمین می شود. بودجه فیلم فرهنگی، حمایت از فیلم اقتصادی، موج آلمانی، صلاحیت فیلم و رسانه، کتابفروشی ها و ناشران جزو مسئولیت های کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان در حوزه فیلم و رسانه است.

تبلیغ فیلم فرهنگی و اقتصادی

هدف از بودجه فیلم فرهنگی دولت آلمان افزایش کیفیت هنری فیلم های آلمانی و کمک به توزیع فیلم های هنری و در عین حال، ارتقای توسعه سینما به عنوان یک مکان فرهنگی است.

هدف از تامین مالی فیلم اقتصادی بهبود شرایط چارچوب صنعت فیلم در آلمان و تقویت رقابت بین المللی شرکت های فیلم به منظور دستیابی به انگیزه های پایدار برای آلمان به عنوان محل تولید فیلم و سایر اثرات اقتصادی است.

دوییچه وله

دویچه وله پخش کننده خارجی آلمان است. یکی از وظایف آن این است که آلمان را در سطح بین المللی به عنوان یک ملت فرهنگی اروپایی و یک کشور لیبرال و دموکراتیک معرفی کند. دویچه وله توسط کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان تامین مالی می شود. دویچه وله (DW) اطلاعات چند رسانه ای را به ۳۲ زبان از طریق تلویزیون، رادیو و اینترنت ارائه می دهد. حدود ۲۹۱ میلیون نفر در سراسر جهان هفته به هفته از این رسانه استفاده می کنند. این شرکت رسانه ای مستقل و بین المللی در بن مستقر است و مکان دیگری در برلین دارد. دویچه وله (DW) با روزنامه نگاری با کیفیت تبادل و تفاهم بین فرهنگ ها و مردمان مختلف را ترویج می کند. به ویژه در مناطق بحرانی، کارمندان دوییچه وله از کمک های خود برای دسترسی به اطلاعات مستقل و تقویت آزادی مطبوعات و آزادی بیان استفاده می کنند. علاوه بر این، دوییچه وله دسترسی به فرهنگ اروپایی و همچنین زندگی روزمره و زبان مردمی که در اینجا زندگی می کنند را نه تنها با محتوای روزنامه نگاری، بلکه با یک دوره تعاملی آلمانی نیز فراهم می کند. کمیساریای فرهنگ و رسانه دولت آلمان (BKM) مسئول نظارت قانونی پخش و تامین مالی آن است و در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۰۸ میلیون یورو برای اجرای برنامه در حوزه های رادیو، تلویزیون و اینترنت تامین می کند. حدود پنج میلیون یورو نیز در سال ۲۰۲۲ برای تقویت پیشنهاد دویچه وله برای روسیه و اوکراین در دسترس قرار گرفت. در آلمان، دویچه وله با پخش عمومی ARD همکاری نزدیک دارد.

صلاحیت فیلم و رسانه

برخورد انتقادی و مسئولانه با اطلاعات آنلاین و توانایی تشخیص حقایق از اخبار جعلی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. به خصوص با توجه به استفاده روزافزون از هوش مصنوعی، چالش‌های پیش روی هر فرد برای یافتن راه خود در دنیای رسانه روز به روز بیشتر می‌شود. بنابراین کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان از پروژه ها و ابتکارات منتخبی که به جوانان مهارت های رسانه ای را آموزش می دهند، حمایت می کند. این نهاد همچنین با دید سینمایی از پروژه ای حمایت می کند که کودکان و جوانان را با رسانه فیلم و موقعیت فرهنگی سینما آشنا می کند.

کودکان خبرنگار (fragFINN)

کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان از کودکان خبرنگار حمایت می کند، پروژه ای که در آن کودکان و جوانان موضوعات رسانه ای را برای همسالان خود آماده می کنند و در ویدئوهای کوتاه مانند یک خبرنگار درباره آنها گزارش می دهند. پروژه فعلی «اخبار چگونه کار می کند؟» این پروژه با هدف آشنایی کودکان با پیشنهادهای رسانه‌ای متنوع  و تقویت سواد خبری کودکان در سنین پایین با اطلاع رسانی به یکدیگر در مورد احتمالات و همچنین خطرات رسانه های فردی است. این کار به آنها درکی هوشمندانه از نحوه ایجاد محصولات خبری و روزنامه نگاری و اهمیت آنها برای دموکراسی می دهد.

مطالعه سواد خبری و اطلاعاتی

یک مطالعه با بودجه کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان در مورد مهارت های خبری و اطلاعاتی در جمعیت آلمان در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این مطالعه توسط بنیاد مسئولیت جدید بررسی می کند که شهروندان آلمانی تا چه حد می توانند اخبار را درک کنند و اطلاعات موجود در اینترنت را ارزیابی کنند.

بودجه ساختاری برای روزنامه نگاری

مطبوعات آزاد تضمینی برای یک جامعه باز و یک دموکراسی کارآمد است. اما روزنامه نگاران در آلمان به طور فزاینده ای در معرض نفرت و خشونت قرار می گیرند. بنابراین، دولت فدرال متعهد به تقویت ساختاری روزنامه‌نگاری مستقل با یک برنامه و تامین بودجه است.

فرهنگ کتاب

ادبیات به ما این امکان را می دهد که جهان را به شیوه ای متفاوت تر درک کنیم و دیدگاه ما را گسترش می دهد. به منظور حمایت از کار نویسندگان و مترجمان، ناشران و کتابفروشی ها، کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان با کمک های مالی و جوایز مختلف از آنها حمایت می کند. یکی از تمرکزهای بودجه ادبی دولت آلمان بر حمایت از نویسندگان است.

ترویج هنر ترجمه

به منظور حمایت از کار مترجمان و در دسترس قرار دادن ادبیات خارجی زبان برای خوانندگان آلمانی، دولت فدرال از صندوق مترجم آلمانی e.V حمایت می کند. این کمک هزینه ترجمه را برای طیف گسترده ای از پروژه ها اعطا می کند. علاوه بر این، وزیر کشور در امور فرهنگی جوایز مختلف ادبی و ترجمه را برای ارتقای تبادل فرهنگی اعطا می کند.

بازیابی و به خاطر سپاری

جنایات نازی‌ها نقشی اساسی در فرهنگ خاطره‌سازی آلمان دارد. دیکتاتوری نازی ها و یادآوری بی عدالتی استعمار از دیگر نقاط کانونی سیاست یادآوری است. علاوه بر این، ترویج فرهنگ زنده خاطره که در آن افراد دارای داستان های مهاجرت و پناهندگی می توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند بسیار مهم است. فقط یک فرهنگ پویا از یادآوری که منعکس کننده تنوع جامعه باشد می تواند جامعه ایجاد کند و انسجام اجتماعی را در دموکراسی تقویت کند.

اروپا و جهان

کمیساریای امور فرهنگ و رسانه دولت آلمان نماینده این کشور در کمیته های بین المللی مختلف، مانند شورای فرهنگ اتحادیه اروپا و وزیران رسانه در بروکسل است. علاوه بر این، کمیسر امور فرهنگ و رسانه با جوایز مختلف و همچنین حمایت از موسسات و بورسیه های تحصیلی، تبادل فرهنگی آلمان با سایر کشورهای اروپایی و جهان را تقویت می کند.

 هنر و فرهنگ سهم ارزشمندی در درک اروپای متحد و جهانی شده دارند. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا در معاهده ماستریخت بر همکاری فرهنگی بین کشورهای عضو و کشورهای خارج از اتحادیه اروپا موافقت کرد.کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان انگیزه ای برای پروژه های مربوطه در سطح اتحادیه اروپا فراهم می کند، در قوانین مربوطه مشارکت دارد، در مورد مسائل بودجه مشاوره می دهد و در گروه های کاری شورای اتحادیه اروپا و سایر ارگان های اتحادیه اروپا نمایندگی دارد.

کلودیا روث، وزیر فرهنگ دولت، نماینده آلمان در کمیته‌های بین‌المللی مختلف است و سیاست‌های فرهنگی و آموزشی خارجی عمدتاً توسط وزارت خارجه فدرال نظارت می‌شود. وزیر فرهنگ همچنین به طور منظم در جلسات وزرای فرهنگ گروه ۲۰ در خارج از مرزهای اروپا شرکت می کند. کلودیا روث به عنوان اولین وزیر دولت در امور فرهنگ، تشکیل جلسه وزرای رسانه های G7 را به عنوان بخشی از ریاست جمهوری آلمان G7 آغاز کرد. تمرکز بر موضوعات رسانه و جامعه اطلاعاتی، مانند مبارزه با اطلاعات نادرست و تقویت آزادی مطبوعات و آزادی بیان بود.

علاوه بر این، کمیساریای فرهنگ و رسانه آلمان از ابتکارات و موسسات فرهنگی فرامرزی مختلف در اروپا و ایالات متحده حمایت می کند.

لینک گزارش:

https://www.kulturstaatsministerin.de/DE/staatsministerin-und-ihr-amt/staatsministerin-und-ihr-amt_node.html

آشنایی با هنرمندان آلمانی؛ آلبرشت دورر (Albrecht Dürer)‌

 Bild: picture alliance / dpa | Daniel Karmann

«آلبرشت دورر» نقاش، حکاک و ریاضی‌دان آلمانی دوره رنسانس است. او بزرگ‌ترین گراورساز عصر خویش بود و با حکاکی روی چوب و فلزات آثار بی‌همتایی آفرید که در سراسر مغرب‌زمین دست به دست چرخید و نفوذ دامنه‌دار خود بر روی هنر سده شانزدهم اروپا را تثبیت کرد. بسیاری از هنرشناسان او را بزرگترین هنرمند تاریخ نقاشی آلمان تا امروز می‌دانند. آلبرشت دورر یکی از چهره‌های نادر تاریخ هنر بود که در زمان حیات به اوج شهرت و اعتبار رسید.

 «آلبرشت دورر» ۲۱ مه ۱۴۷۱در نورنبرگ به دنیا آمد. وی فرزند سوم از خانواده‌ای با هجده فرزند بود. پدرش طلاساز بود و آلبرشت نزد او طلاسازی آموخت. این نقاش و چاپگر عموماً به عنوان بزرگترین هنرمند رنسانس آلمان شناخته می شود و مجموعه وسیع آثار او شامل محراب‌ها و آثار مذهبی، پرتره‌ها و خودنگاره‌های متعدد و حکاکی‌های مسی است. حکاکی های چوبی او، مانند سری آخرالزمان (۱۴۹۸)، نسبت به بقیه آثارش، طعم گوتیک تری را حفظ کرده است.

تحصیلات و شغل اولیه

دورر دومین پسر گلد اسمیت آلبرشت دورر بود. کسی که در سال ۱۴۵۵ مجارستان را به مقصد نورنبرگ آلمان ترک کرد. دورر اولین فعالیتهای خود را در کارگاره پدرش به عنوان طراح آغاز نمود. مهارت و استعدادش در سال ۱۴۸۴ و زمانی که ۱۳ سال داشت با کشیدن یک سلف پرتره آشکار شد. کمی بعد نقاشی مدونا با فرشتگان را در سال ۱۴۸۵ به تصویر کشید که این نقاشی را به اواخر دوره گوتیک منتسب می کنند. در سال ۱۴۸۶ پدر دورر او را برای آموزش و شاگردی به نزد «مایکل ولگموت» که نقاش و حکاک چوب بود برد دورر از این استاد در سال ۱۵۱۶ یک پرتره به تصویر کشید. بعد از سه سال آتلیه این استاد را به قصد سفر آموزشی و تحقیقاتی ترک کرد. در سال ۱۴۹۰ دورر با به تصویر کشیدن پرتره پدر اولین مرحله بلوغ نقاشی خود را نمایان ساخت. در این نقاشی می توان نشانه های یک اثر حرفه ای را که به دست یک استاد به تصویر کشیده شده است مشاهده کرد. در سالهای بعد به هلند و سوئیس جایی که اولین حکاکی چوب خود را خلق نمود، سفر کرد.

در این دوره و در سال ۱۴۹۳ یک شاهکار نیز به صورت سلف پرتره بر روی پوست از خود بجای گذاشت در پاییز سال ۱۳۹۵ اولین سفر خود را به ایتالیا انجام داد و تا بهار ۱۳۹۵ در ایتالیا ماندگار شد. در ایتالیا تعدادی کار با متریال آبرنگ از مناظر طبیعی آلپ خلق نمود. این آثار را میتوان در بین بهترین آثار مناظر طبیعی او قرار داد.

اولین سفر به ایتالیا

در پایان ماه مه ۱۴۹۴، دورر به نورنبرگ بازگشت و با «آگنس فری»، دختر یک تاجر، ازدواج کرد. در پاییز ۱۴۹۴ دورر اولین سفر خود را به ایتالیا انجام داد و تا بهار ۱۴۹۵ در آنجا ماندگار شد. تعدادی آبرنگ منظره جسورانه با موضوعاتی از آلپ در جنوب تیرول در این سفر خلق شد. زیباترین خلاقیت های او بخش‌هایی از منظره را به تصویر می‌کشند که هوشمندانه برای ارزش‌های ترکیب‌بندی‌شان انتخاب شده‌اند،

 سفر به ایتالیا به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیرات عمیقی بر روی آثار دورر گذاشت. در طول سفر به ونیز و همینطور قبل از مسافرت به ایتالیا وی آثار نسبتا زیادی از چاپ دستی اساتید ایتالیایی مشاهده کرد. او بسیار تحت تاثیر آثار «آنتونیو پولایولو» قرار گرفت. خطهای موج گونه و قوی پولایولو در آثارش که بیشتر مربوط به بدن انسان بود تاثیر زیادی بر روی آثار دورر داشت. همینطور او از آثار دیگر نقاش ایتالیایی به نام «مگنتا» در فیگورهای انسان تاثیرات عمیقی گرفت. آثاری که دورر بعد از آن خلق کرد کاملا تحت تاثیر روح ایتالیایی بود و باید گفت دورر در کنار حفظ استقلال هنری خود کاملا تحت تاثیر هنر قدرتمند ایتالیا و الهامات رنسانسی آن فرا گرفت. یکی از مهمترین آثاری که تاثیر عمیق رنسانس ایتالیایی را بر روی دورر نشان میدهد یک خودنگاره است که در سال ۱۴۹۸ به تصویر کشیده است. در این کار دورر سعی کرد که تصویر خود را به شکل یک شخص اشرافی در دوران رنسانس به نمایش بگذارد.

او در این نقاشی خود را به شکل یک جوان خوش لباس و خوش قیافه که از مد آن روزها پیروی میکند به نمایش میگذارد در این نقاشی به جای به نمایش گذاشتن یک فضای تک رنگ با رنگهای طبیعی و ساده، یک فضای داخلی از یک محل را به تصویر می کشد. در این فضا یک پنجره باز وجود دارد که از آن میتوان یک منظره طبیعی از جنگل و کوه را مشاهده کرد. این جزییات کاملا بیننده را به یاد نقاشی های ونیزی و فلورانسی آن دوران می اندازد. تاثیرات رنسانس ایتالیایی در کارهای چاپ دستی دورر عمیق تر و مشهودتر از آثار او در طراحی و نقاشی بود یکی از بارزترین این آثار مجموعه آخر الزمان او است که تاثیرات گوتیک متاخر را می توان به وضوح در آن مشاهده کرد. این مجموعه در سالهای ۱۴۹۸ خلق شد و در آن می توان احساسات متلاطم و عمیق صحنه های شلوغ و ترکیب بندی های بسیار فشرده را مشاهده نمود. در این چاپها سبک منحصر به فرد دورر به وضوح نمایان است. اما با این وجود می توان تاثیرات قدرتمند ایتالیایی را در آنها دید. همینطور چاپ های سامسون و شیر ۱۴۹۷ هرکول تسخیر کاکوس و بسیاری از چابهای دیگر وی کاملا حال و هوای ایتالیایی دارند. در سال ۱۵۰۰، دورر یک سلف پرتره خلق کرد که در آن خود را به شکل مسیح ترسیم کرده است. پس از این مدت تاثیر گرفتن او از هنر ایتالیا فزونی گرفت و یکی از دلایل آن نیز ارتباط با نقاش و نیزی به نام «جاکوبو بارباری» Jacopo de’ Barbari، بود. این نقاش در پی یافتن یک راه حل هندسی برای رسیدن به تناسبات ایده آل در فیگور انسان بود. شاید بتوان نمونه بارز این تاثیر را در چاپ دستی وی در اثر «آدم و حوا» مشاهده کرد. در این اثر تلاش کرد که تناسبات انسان را به شکلی منطقی و ایده آل به نمایش بگذارد از این دوره به بعد آثارش به شکل معنا داری سمت و سوی کلاسیک به خود گرفت با وجود تاثیرات عمیق هنر ایتالیا بر روی این هنرمند وی همیشه سبکی منحصر به فرد داشت و هرگز استقلال هنری خود را از دست نداد در هنر او میتوان جسارت گرایش به طبیعت و ترکیب بندی های نرم و آزاد را مشاهده کرد.

سفر دوم آلبرشت دورر به ایتالیا

در پاییز ۱۵۰۵ دورر سفر دوم خود را به ایتالیا انجام داد و تا زمستان ۱۵۰۷ در ایتالیا ماند. در این سفر نیز مانند مسافرت قبلی بیشتر زمان خود را در ونیز گذراند در این دوره بسیار تحت تاثیر نقاش ایتالیایی و رهبر جنبش رنسانس متقدم «جیووانی بلینی» استاد برجسته نقاشی اوایل رنسانس قرار گرفت و آثار او را ستایش می کرد. بلینی بعدها یکی از اصلی ترین عوامل حرکت رنسانس رو به جلو بود. در این دوره پرتره ها و نقاشی های فیگوراتیو دورر بسیار نرم و لطیف شد و در آثارش می توان به وضوح تاثیر سبک بلینی را مشاهده کرد. یکی از مهمترین نقاشی های دورر در این دوره یک نقاشی در ابعاد کوچک با موضوع مسیح جوان و پزشکان بود که این اثر اقتباسی از نقاشی بلینی به نام معرفی در معبد است.

کار دورر یک اجرای فاضلانه است که تسلط و توجه دقیق به جزئیات را نشان می دهد. در نقاشی، کتیبه‌ای روی کاغذ پاره‌ای کتاب که پیرمرد در پیش‌زمینه نگه داشته، نوشته شده است: «Opus quinque dierum» («کار پنج روزه»). بنابراین دورر باید این نمایش پر زحمت هنری را که به طراحی های دقیق نیاز داشت، در کمتر از پنج روز اجرا کرده باشد. پرتره‌های نیمه‌قد مردان و زنان جوان که بین سال‌های ۱۵۰۵ تا ۱۵۰۷ کشیده شده‌اند، که به نظر می‌رسد کاملاً به سبک بلینی باشد، از شایستگی‌های هنری بیشتر از این اثر به سرعت اجرا شده است. از این دوره به بعد آثار این هنرمند بزرگ به شکل استادانه ای پیش رفت و کیفیت و ظرافت در آثار او به حد اعلی رسید. تکنیک مثال زدنی او در آثارش بین سالهای ۱۵۰۵ تا ۱۵۰۷ شباهت های زیادی به نقاشی ها و سبک بلینی دارد و در برخی از آنها به جرات میتوان گفت از آثار استاد ایتالیایی نیز پیشی گرفته است. در این کارها انعطاف و سرزندگی چشم نوازی وجود دارد که این عناصر را در آثار کمتر نقاشی می توان ملاحظه کرد. در سال ۱۵۰۶ اثر جشن حلقه گل رز را برای یک کلیسای آلمانی به پایان رساند. کمی بعد دورر سفری کوتاه به بلونیا داشت و در آخرین نامه خود از ایتالیا به آلمان که در اکتبر ۱۵۰۶ به دوست اومانیست خود «ویلیبالد پیرکهایمر» نوشت از بازگشت قریب الوقوع خود به آلمان گفته است. او در این نامه ایتالیا را خورشید تابان خطاب کرده است و تاسف خود را از ترک این سرزمین ابراز کرده است. او گفته در ایتالیا من یک آقا هستم ولی در خانه یک موجود کوچک و بی مصرف.

توسعه پس از سفر دوم ایتالیا

دورر در سال ۱۵۰۷ به آلمان و شهر نورنبرگ بازگشت و سال بعد یک خانه بزرگ در آنجا خرید جایی که همچنان با برجاست و امروزه به شکل موزه درآمده است. در آلمان نیز وی همچنان تاثیراتی را که از هنر ایتالیا گرفته بود حفظ کرد و شروع به خلق آثار هنری و فعالیت نمود. از آثار مهمی که پس از بازگشت از ایتالیا خلق کرد میتوان به شهادت ده هزار نفر و ستایش تثلیث اشاره داشت هر دوی این آثار دارای ترکیب بندیهای شلوغ و جمعیت زیاد هستند. خصوصیات بارز آثار دورر در این دوران گرایش او به کمال گرایی کلاسیسیسم و در عین حال سادگی و ایستایی است. در این نقاشیها فیگورها با قامت راست و در حالت آرامش هستند.

در بین سالهای ۱۵۰۷ تا ۱۵۱۳ آثار چاپ دستی خود را کامل کرد. در سالهای ۱۵۱۳ تا ۱۵۱۴ دورر بزرگترین و مهم ترین آثار چاپ دستی را خلق نمود. دورر یکی از برترین هنرمندان چاپ در تاریخ است و بسیاری از متخصصان و پژوهشگران او را برترین هنرمند در این زمینه می‌دانند. او مجموعه‌های زیادی را به شیوه‌های مختلف چاپی همچون وودکات (چاپ چوبی) و اچینگ (چاپ تیزابی) به انجام رساند از این مجموعه‌ها می‌توان از مصائب بزرگ، مصائب کوچک و زندگی مریم مقدس نام برد. همچنین در سال‌های ۱۵۱۳ و ۱۵۱۴ دورر سه اثر چاپی با عنوان‌های «شوالیه، مرگ و شیطان»، «قدیس ژروم در حال مطالعه» و «مالیخولیا» آفرید که برجسته‌ترین آثار چاپی او به شمار می‌روند.

 موضوع در این آثار حالت معماگونه مبهم و کنایه آمیز دارد. رساترین نقاشی پرتره دورر – یکی از مادرش – متعلق به همین دوره است.

خدمت به ماکسیمیلیان اول از آلبرشت دورر

هنگامی که در سال ۱۵۱۲ در نورنبرگ بود، امپراتور روم مقدس ماکسیمیلیان اول، دورر را به خدمت خود درآورد و دورر تا سال ۱۵۱۹ عمدتاً برای امپراتور کار کرد.  او به همراه تعدادی از دیگر هنرمندان مشهور آن دوران وظیفه تزئین و طراحی حاشیه کتاب مقدسی را که پادشاه در صدد تهیه آن بود، بر عهده گرفت. همینطور در کنار کار کتاب یک نقاشی با عنوان Lucretia (1518) و دو پرتره از امپراتور (حدود ۱۵۱۹)  به تصویر کشید و علاوه بر آن تعدادی نقاشی و آثار شخصی نیز خلق کرد. در تابستان ۱۵۱۸ او به آگسبورگ رفت و در آنجا با «مارتین لوتر» ملاقات کرد و بعدها از طرفداران او شد. دورر تا سال ۱۵۱۵، به خاطر رد و بدل آثار با «رافائل»، نقاش برجسته رنسانس به شهرت بین المللی به عنوان یک هنرمند دست یافت.

سفر آخر به هلند

در جولای ۱۵۲۰ دورر به هلند سفر کرده و در شهر آخن در مراسم تاجگذاری «چارلز پنجم» شرکت کردد. کمی بعد به شهرهای دیگر هلند مسافرت کرده و در آنجا با نقاشان مکتب هلندی ارتباط برقرار نمود. در سال ۱۵۲۱ به شهر بروز سفر کرد و از آثار نقاشان قرن پانزدهم مانند هوبرت و «یان فون ایک» دیدن نمود. دفترچه اسکیس دورر در طول سفرش به هلند و فلاند پر از طراحی های ارزشمند و رئالیستی است. همینطور دست به خلق آثار نقاشی نیز با تاثیر از اساتید هلندی زد. یکی از نمونه های بارز آن پرتره برنهارد فون رستن است.

کارهای نهایی

در ماه ژوئیه وی به نورنبرگ بازگشت، اما وضعیت سلامتی دورر رو به افول بود. او سال‌های باقی‌مانده خود را بیشتر به نوشتن و تصویرسازی‌های تئوری ها و نظریه های نقاشی اختصاص داد، اگرچه چندین پرتره شخصیت‌های معروف و برخی از حکاکی‌های پرتره و نقش‌های چوبی مهم نیز به این دوره مربوط می‌شوند. یکی از بزرگ‌ترین نقاشی‌های دورر،  چهار حواری (سنت جان، سنت پیتر، سنت پل و سنت مارک)، در سال ۱۵۲۶ انجام شد. این اثر آخرین و مطمئناً بالاترین دستاورد او به عنوان یک نقاش است.

 لذت او از فضیلت خود دیگر ایده‌آل فضایی ساده و در عین حال عمیقاً گویا را خفه نکرد. دورر در سال ۱۵۲۸ درگذشت و در حیاط کلیسای Johanniskirchhof در نورنبرگ به خاک سپرده شد. اینکه او یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان کشورش بود، در تعداد چشمگیر شاگردان و مراجع تقلید او آشکار است. حتی هنرمندان هلندی و ایتالیایی از تقلید گهگاهی گرافیک دورر بیزار نبودند.

میزان تجلیل از دورر در سطح بین المللی در شهادت ادبی هنرمند فلورانسی جورجیو وازاری، که در زندگی برجسته ترین معماران، نقاشان و مجسمه سازان ایتالیایی، اهمیت آلبرشت دورر، «نقاش و خالق واقعاً بزرگ زیباترین حکاکی‌های مسی» مکرراً تأکید می‌شود. مانند بسیاری از هنرمندان برجسته ایتالیایی، دورر احتمالاً خود را یک «شاهزاده هنرمند» احساس می‌کرد و به نظر می‌رسد که پرتره‌های سلفی او مردی را به نبوغ خود نشان می‌دهد.

دورر تا پایان عمرش، نزدیک به ۱۲۰۰ اثر خلق کرد. نقاشی‌ها و کنده‌کاری‌های روی چوب و مس او در موزه‌های بزرگ سراسر جهان در معرض نمایش هستند. هنر او حتی تا روی اسکناس‌های پنج مارکی جمهوری فدرال آلمان هم رفت. او روز ۶ آوریل ۱۵۲۸ در نورنبرگ بر اثر ابتلا به بیماری مالاریا درگذشت.

لینک گزارش:

https://www.britannica.com/biography/Albrecht-Durer-German-artist/Second-journey-to-Italy

آشنایی با هنرمندان آلمانی؛ آلبرشت کشف شمشیرهای باستانی عصر برنز در مکلنبورگ-پومرانی غربی آلمان

Landesarchäologe Dr. Detlef Jantzen begutachtet bei der Fundübergabe ein bronzezeitliches Schwert.Quelle: Mecklenburgisches Kultusministerium

باستان شناسان در مکلنبورگ-پومرانی غربی آلمان سه گنجینه از گذشته را کشف کردند که شامل هفت شمشیر عصر برنز، گنجینه ای متشکل از ۶۰۰۰ سکه نقره و یک ظرف مربوط به قرن یازدهم است.

این هفت شمشیر که در قطعاتی در نزدیکی Mirow در ناحیه دریاچه مکلنبورگ یافت شدند، گمان می‌رود که در طی عملیات لایروبی خندق دوباره ظاهر شده و با مواد لایروبی شده در منطقه بزرگ‌تری پراکنده شده‌اند. باستان شناسان به دقت تکه‌های آنها را پیدا و امکان بازسازی تقریباً کامل شمشیرها را فراهم کردند.کارشناسان معتقدند که این شمشیرها احتمالاً در مناطق پست به عنوان تقدیس یا قربانی غوطه ور شده اند. این کشف بزرگترین مجموعه شمشیرهای عصر برنز است که در مکلنبورگ-پومرانی غربی یافت شده است و قدمت آن به حدود ۳۰۰۰ سال قبل می رسد. این شمشیرها تحول قابل توجهی را در مهارت های تسلیحاتی و متالورژی نشان می دهند.مشخصه عصر برنز در آلمان، استفاده گسترده از برنز، آلیاژی از مس و قلع بود که سخت‌تر و بادوام‌تر از مس مورد استفاده قبلی بود..عصر برنز دوران پرتلاطمی در این منطقه بود و درگیری‌های فراوانی داشت. مشهور است،یکی دیگر از یافته های قابل توجه در روگن Rügen به دست آمد، جایی که ۶۰۰۰ سکه نقره مربوط به قرن یازدهم کشف شد که بیشتر در یک گلدان سفالی قرار داشت. سکه ها که از مناطق مختلف از جمله آلمان غربی، میسن-لوزاسیا علیا، انگلستان، دانمارک، بوهمیا و مجارستان می آیند، به روابط تجاری متنوع آن دوران اشاره می کنند. این کشف بزرگترین انبار سکه اسلاوی است که در دوره پس از جنگ یافت شده است. سومین یافته مهم شامل ظروف معبدی است که در ناحیه دریاچه مکلنبورگ توسط یک حافظ حفاظت داوطلب کشف شده است. در ظرفی با حدود ۱۷۰۰ سکه، حلقه‌های گردن و انگشتان، یک گردن‌بند مروارید متشکل از مهره‌های طلا، کریستال سنگی، و دو ظروف معبد با شکل منحصربه‌فرد پنهان شده بود. این ظروف، یکی شبیه کاپتورگا (جعبه گردنبند) و دیگری یک صلیب، به عنوان شواهد نادری از ایمان مسیحی در منطقه ای که عمدتاً تحت تأثیر سایر اعتقادات آن زمان قرار داشت، قرار دارد.

لینک گزارش:

https://www.ancient-origins.net/news-history-archaeology/bronze-age-swords-germany-0019925

آموقعیت بحرانی» کلمه سال در آلمان شد‌

«موقعیت بحرانی» از سوی انجمن زبان آلمانی به عنوان کلمه سال ۲۰۲۳ انتخاب شد. هیات داوران این انجمن در میان ۱۰ واژه‌ای که در ماه‌های گذشته بیشترین کاربرد را در سطح عمومی و رسانه‌ای داشته‌اند، کلمات «موقعیت بحرانی» (Krisenmodus)، «یهودی‌ستیزی» (Antisemitismus) و «ناتوانی در خواندن متن‌ها» (leseunfähig) را به عنوان واژه‌های اول تا سوم سال انتخاب کردند.

  مدیر انجمن زبان آلمانی گفت: این لیست واقعیت را منعکس می کند و واقعیت در حال حاضر بسیار تاریک است.بر اساس اعلام این انجمن کلمه «بحران» در سال ۲۰۲۳ به اوج خود رسید. بحران هایی که هنوز بر آنها غلبه نشده است، مانند تغییرات آب و هوایی، جنگ روسیه و اوکراین یا بحران انرژی و اکنون جنگ خاورمیانه، تورم و بحران بدهی و بحران آموزشی نیز به آن افزوده شده است. هیئت انتخاب می گوید «وضعیت بحرانی» مدت هاست که به یک حالت دائمی تبدیل شده است و منشا ترس، ناامنی در میان مردم است. انجمن زبان آلمانی در توضیح انتخاب خود تاکید کرده است هیئت انتخاب کننده عباراتی را انتخاب می کنند که در بحث عمومی غالب بوده و تأثیر قابل توجهی در سال داشته اند. واژه سوم یعنی «ناتوان از خواندن» به کمبود اساسی آموزش در آلمان اشاره دارد. دانش آموزان آلمانی در مقایسه عملکرد بین المللی در سال ۲۰۲۲ بدتر از قبل عمل کردند.در گزارش تازه‌ای که کل نظام‌های آموزشی کشورهای اروپایی را زیر ذربین برده است، گفته می‌شود که دانش‌آموزان کلاس چهارم در آلمان در قیاس با سال‌های گذشته به طرز محسوسی پسرفت داشته‌اند، از جمله در خواندن، حساب و حتی در نوشتن درست کلمات و جملات. امسال حدود ۱۸۰۰ ورودی دریافت شد. بر اساس اطلاعات، برای یک مکان در فهرست کلمات سال، فراوانی آن مهم نیست، بلکه اهمیت و محبوبیت آن اهمیت دارد. کلمات و عبارات انتخاب شده با هیچ ارزیابی یا توصیه ای همراه نیستند.هیات داوران انتخاب واژه سال از مدیریت اصلی انجمن زبان آلمانی به علاوه شماری از کارشناسان و زبانشناسان خارج از انجمن تشکیل شده است.اولین بار واژه سال در ۱۹۷۱ انتخاب شد و از سال ۱۹۷۷ این انتخاب سالانه انجام می‌شود.واژه انتخابی سال ۲۰۲۲ «چرخش زمانی» بود، اصطلاحی که اولاف شولتس در اشاره به حمله روسیه به اوکراین به کار برد.

لینک گزارش:

https://www.schwaebische.de/panorama/das-wort-des-jahres-2023-lautet-krisenmodus-211172

یورگن هابرماس در مورد غزه با عقاید خود در تضاد است

Der Philosoph Jürgen Habermas (links) und der Soziologe Asef Bayat (rechts). (Louisa Gouliamaki/AFP über Getty Images)

یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان جهان، به ارزیابی جنگ غزه پرداخت و حال یک محقق خاورمیانه به او می گوید که او چرا در اشتباه است . او «آصف بیات »نویسنده و استاد جامعه شناسی و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایلینویز است.

 یورگن هابرماس و آصف بیات متفکران جهانی برجسته ای هستند. کتاب های آنان به چندین زبان ترجمه گشته اند و در دانشگاه های سراسر جهان تدریس می شوند.

هابرماس همراه با تئودور آدورنو Theodore Adorno، ماکس هورکهایمر Max Horkheimer  و هربرت مارکوزه  Herbert Marcuse ، جزیی از مجموعه‌ معبد مکتب نظریه‌ انتقادی نامدار فرانکفورت هستند. با این حال، او شاید بیشتر به واسطه ایده‌هایش در «قلمرو مسائل اجتماعی» شناخته می‌شود – قلمرویی که در آنجا شهروندان گرد هم می‌آیند تا در مورد موضوعات مورد توجه عمومی بحث نمایند و «افکار عمومی» شکل می‌گیرد، که او آنها را به کافه ها و سالن‌های ادبی در اروپای قرن ۱۸ که او به را به عنوان مدافع لیبرال دموکراسی در برابر منتقدان آن در چپ و راست  به قهوه‌خانه‌ها و سالن‌های ادبی در اروپای قرن ۱۸ رجوع می دهد. او با چالشی که بیات در این نامه سرگشاده ارائه میدهد;بیگانه نیست. مناظرات علنی و مجادلات فکری او در طول چندین دهه او را به یک نام آشنا در آلمان تبدیل نموده است. بیات یک جامعه شناس در خاورمیانه معاصر است که بیشتر به خاطر مفهوم «پسا اسلامیسم» و مطالعات ساختاری اش در رابطه با سیاست خیابانی، زندگی روزمره و چگونگی تغییر مردم عادی خاورمیانه شناخته شده است («زندگی به مثابه سیاست»  تحت عنوان فرعی کتابش در سال ۲۰۱۳). هابرماس به دلیل اظهارات اخیرش در مورد جنگ غزه به طور گسترده ای مورد انتقاد قرار گرفته است، اما چیزی که این نامه سرگشاده را متمایز می کند، نقد حلولی آن است: بیات تلاش می کند که نشان دهد که چگونه در مورد اسرائیل و فلسطین، هابرماس در اعمال ایده های خود شکست خورده است. این یک نقد از ظرف منطق اندیشه هابرماسی است. این آنچیزی است که به آن نیرو می‌ بخشد – که خواهد توانست یا باید – طنین آور هابرماس و مدافعانش گردد. این بیشتر یک دعوت است تا یک بحث و جدل. این تلاشی برای درگیرنمودن است و ما آن را در اینجا منتشر می کنیم به امید اینکه این کار انجام پذیرد.

پروفسور هابرماس عزیز،

شاید مرا به خاطر نداشته باشید، اما ما در اواسط مارس ۱۹۹۸ در مصر با هم آشنا شدیم. شما به‌عنوان استاد برجسته مدعو به دانشگاه آمریکایی در قاهره آمدید تا با اساتید، دانشجویان و روشنفکران تعامل داشته باشید. به‌خاطر دارم همه مشتاق شنیدن صحبت‌های شما بودند. دیدگاه‌های شما درباره سپهر عمومی، گفت‌وگوی عقلایی و زندگی عمومی دموکراتیک مانند نفس تازه‌ای بود در زمانی که جریان های تندرو آزادی بیان را به محاق کشیده بودند. من سعی کردم ظهور یک جامعه «پسااسلامی» در ایران را به شما منتقل کنم، که به نظر می‌رسید بعد در سال ۲۰۰۲ در سفرتان به تهران آن را تجربه کردید، این وقایع پیش از زمانی بود که در مورد جامعه‌ی «پساسکولار» در اروپا صحبت کردید. ما در قاهره به این نتیجه رسیدیم که مفاهیم اصلی شما برای تقویت حوزه‌ی عمومیِ فراملی و گفت‌وگوهای بینافرهنگی پتانسیل بالایی دارد. و از طریق بحث آزاد به‌جد درباره‌ی جان کلامِ فلسفه‌ی ارتباطی شما در مورد چگونگی دستیابی به حقیقتِ اجماع اندیشیدیم.

اکنون، حدود بیست‌وپنج سال بعد از آن دیدار بیانیه «اصول همبستگی» شما در مورد جنگ غزه را در برلین با نگرانی و هشدار خواندم. روح این بیانیه به‌طور کلی به سرزنش کسانی می‌پردازد که در آلمان از طریق ابراز عقیده یا اعتراض خیابانی علیه بمباران بی‌امان غزه در پاسخ به حملات بی‌رحمانه حماس در اسرائیل در ۷ اکتبر صحبت می‌کنند. بیانیه شما تصریح می‌کند که حمایت از دولت اسرائیل بخشی اساسی از فرهنگ سیاسی آلمان است «که زندگی یهودی و حق موجودیت اسرائیل عناصر اصلی آن هستند» به‌طوری‌ که آنها «ارزش صیانت ویژه» به خود می‌گیرند. شما تأکید می‌کنید که این اصل «صیانت ویژه» ریشه در تاریخ استثنائی آلمان یعنی «جنایت‌های دسته‌جمعی دوران نازی‌ها» دارد.

قابل تحسین که شما و طبقه سیاسی و روشنفکری کشورتان در زنده نگه‌داشتن خاطره آن جنایت تاریخی سرسختانه اهتمام می‌ورزید تا جنایات مشابهی بر سر یهودیان (و تصور می‌کنم و امیدوارم بر مردمان دیگر) وارد نشود. اما فرمول‌بندی به‌خصوص شما از استثناگرایی آلمانی (German exceptionalism) و وسواس شما به آن عملا جایی برای گفت‌وگو درباره سیاست‌های اسرائیل و حقوق فلسطینی‌ها باقی نمی‌گذارد. وقتی شما انتقاد از «اقدامات اسرائیل» را با «واکنش‌های یهودستیزی» مخدوش می‌کنید، در عمل سکوت را تشویق می‌نمایید و بحث را خفه می‌کنید.

به‌عنوان یک دانشگاهی، من در حیرتم از اینکه در دانشگاه‌ های آلمان، حتی در کلاس‌ های درس که باید فضاهای آزاد برای بحث و تحقیق باشد، تقریبا همه افراد وقتی موضوع فلسطین و اسرائیل مطرح می‌شود، سکوت می‌کنند. روزنامه‌ ها، رادیو و تلویزیون عموما از ارائه گفت‌وگوی آزاد و معنادار درباره این موضوع امتناع می‌ورزند. حتی تعداد زیادی از مردم، ازجمله بسیاری از معترضین یهودی، که خواستار آتش‌بس بوده‌اند به «یهودستیزی» متهم شده‌اند، از مشاغل‌شان اخراج گردیده و مناسبت‌ها یا جوایزشان لغو شده است. اگر مردم نتوانند آزادانه ابرازنظر کنند، پس چگونه باید در مورد اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست موشکافی و قضاوت نمایند؟ در این وضعیت، تکلیف مفاهیم و نظریات مشهور شما درباره «حوزه عمومی»، «گفت‌وگوی منطقی» و «دمکراسی تعاملی» چه می‌شود؟

پرفسور بیات در ادامه نامه خود آورده است: واقعیت این است که اکثر منتقدان و معترضانی که شما سرزنش می‌کنید هرگز اصل صیانت از زندگی یهودیان را زیر سؤال نمی‌برند (لطفا این منتقدان منطقی دولت اسرائیل را با راست افراطی ننگین یا نئونازی‌ها و یا سایر یهودستیزان مخلوط نکنید). درواقع، تقریبا هر بیانیه‌ای که من خوانده‌ام، حملات حماس علیه زندگی غیرنظامیان در اسرائیل و نیروهای یهودستیز را محکوم می‌کند. آنچه این منتقدان و معترضان مورد مناقشه قرار می‌دهند صیانت از زندگی یهودی یا حق وجود اسرائیل نیست بلکه انکار زندگی فلسطینی و عدم پذیرش حق وجودی فلسطین است. و این چیزی است که بیانیه شما در مورد آن به طرز آزاردهنده‌ای ساکت است.

در بیانیه شما هیچ اشاره‌ای به اسرائیل به‌عنوان یک قدرت اشغالگر و غزه به‌عنوان زندان روباز نشده است. هیچ صحبتی درباره این نابرابری عظیم در میان نیست. من در اینجا حتی از سیاست محوکردن تدریجی زندگی فلسطینی در کرانه باختری اشغالی و بیت‌المقدس شرقی صحبت نمی‌کنم. «اقدامات اسرائیل» که شما «اصولا موجه» می‌دانید به‌معنای انداختن شش‌ هزار بمب در شش روز بر روی جمعیتی بی‌دفاع بوده است. این «اقدامات اسرائیل» منجر به بیش از ۱۵۰۰۰ کشته (شامل ۷۰ درصد زن و کودک)، ۳۵۰۰۰ مجروح، ۷۰۰۰ مفقود و ۱.۷ میلیون آواره شده است. زیرساخت‌های اساسی زندگی از بین رفته است.

ممکن است، آن‌طور که بیانیه شما ادعا می‌کند، این اقدامات دهشتناک به لحاظ فنی در قالب «مقاصد نسل‌کشی» توصیف نشود، ولی مقامات سازمان ملل با عبارات صریح درباره «جنایت جنگی»، «آوارگی اجباری» و «پاکسازی قومی» صحبت کرده‌اند. درواقع، نگرانی من در اینجا این نیست که چگونه «اقدامات اسرائیل» را از دیدگاه قانونی قضاوت کنیم، بلکه این است که چگونه می‌توان این انجماد اخلاقی و این بی‌تفاوتی حیرت‌انگیز را که شما نسبت به چنین ویرانی خیره‌کننده‌ای نشان می‌دهید، درک کرد. چقدر زندگی این انسان‌ها باید نابود شود تا شایسته توجه شما قرار بگیرد؟ در این میان تکلیف آن «التزام به کرامت انسانی» که بیانیه شما بر آن تأکید دارد چه می‌شود؟ من احساس می‌کنم شما نگرانید که سخن‌گفتن از رنج فلسطینیان تعهد اخلاقی شما را به زندگی یهودیان کاهش دهد. اگر چنین است، چقدر دردناک است که ترمیم یک خطای عظیم مرتکب شده در گذشته با ارتکاب خطایی دیگر در زمان حال گره بخورد.

من می ترسم که این قطب‌نمای اخلاقیِ کج ‌و معوج با منطق استثناگرایی آلمانی که شما از آن حمایت می کنید، مرتبط باشد. زیرا استثناگرایی، بنا به تعریف، به‌جای یک استاندارد جهانشمول، استانداردهای مختلف را در قضاوت اخلاقی مجاز می‌کند، به‌طوری که برخی از آدم‌ها بدل می‌شوند به انسان برتر، برخی انسان کمتر، و برخی دیگر شبه-انسان. این منطق، علاوه بر پایان‌دادن به گفت‌وگوی آزاد و عقلانی، حساسیت‌های اخلاقی را از بین می‌برد، و باعث ایجاد یک انسداد ادراکی (cognitive block) می‌شود که در آن افراد نمی‌توانند رنج دیگران را ببینند، چه رسد به احساس همدردی با آنان. اما همه آدم‌ها تسلیم چنین انسداد ادراکی و بی‌حسی اخلاقی نمی‌شوند.

من فکر می‌کنم که بسیاری از جوانان آلمانی به‌طور خصوصی نظرات متفاوتی را درباره قضیه فلسطین نسبت به طبقه سیاسی ابراز می‌کنند – برخی از آنان حتی در اعتراضات عمومی در حمایت از حقوق فلسطینی‌ها هم شرکت می‌کنند. واقعیت این است که نسل جوان آلمان در معرض رسانه‌ها و منابع دانش جایگزین قرار دارد و فرایندهای ادراکی متفاوتی را نسبت به نسل قدیمی تجربه می‌کند. اما بیشتر آنها در عرصه‌ عمومی، به دلیل ترس از مجازات، سکوت می‌کنند.

به نظر می‌رسد نوعی «حوزه پنهان» در آلمان در حال ظهور است، درست مثل اروپای شرقی قبل از ۱۹۸۹ یا کشورهای تحت حکومت استبدادی در خاورمیانه‌ی امروز. وقتی تهدید و ارعاب آزادی بیان را متوقف می‌کند، مردم به خلوت «حوزه پنهانی» روی می‌آورند و در آن روایت‌های جایگزین خود را درمورد مسائل کلیدی اجتماعی و سیاسی بنا می‌نهند، حتی اگر در ملأ عام به دیدگاه‌های رسمی تظاهر کنند. چنین «حوزه پنهانی» می تواند زمانی که فرصت پیش بیاید منفجر شود.

پروفسور هابرماس عزیز، جهان ما این روزها وضعیت اسفناکی را تجربه می‌کند. دقیقا در چنین مواقعی است که به خرد، دانش و مهم‌تر از همه به شجاعت اخلاقی اندیشمندانی مانند شما نیاز بیشتری احساس می‌شود. ایده‌های بنیادی شما درباره حقیقت و کنش ارتباطی، ذهنیت جهان-وطنی، شهروندی برابر، دموکراسی مشورتی، و کرامت انسانی بیش از گذشته ضرورت دارند. ولی به‌ نظر می‌رسد، اروپامداری شما، استثناگرایی آلمانی، و بسته‌شدن فضا برای بحث آزاد در مورد اسرائیل و فلسطین با این ایده‌ها و دیدگاه‌ها در تناقض هستند. متأسفم بگویم که حتی دانش و آگاهی صرف کافی نیستند. به‌قول آنتونیو گرامشی، به‌راستی چگونه یک روشنفکر می‌تواند «بداند» بدون اینکه «بفهمد» و بفهمد بدون اینکه «حس کند»؟ تنها زمانی که رنج یکدیگر را «احساس» کردیم و به‌نوعی همدلی رسیدیم ممکن است امیدی به این دنیای آشفته داشته باشیم.

سخنان شاعر ایرانی قرن سیزدهم سعدی شیرازی را به یاد آوریم:

Human beings are members of a whole,

In creation of one essence and soul.

If one member is afflicted with pain,

Other members uneasy will remain.

If you’ve no sympathy for human pain,

The name of human you cannot retain!

بنی آدم اعضای یک پیکرند،

که در آفرینش زیک گوهرند،

چو عضوی به درد آورد روزگار،

دگرعضوها را نماند قرار،

تو کز محنت دیگران بی غمی،

نشاید که نامت نهند آدمی….

با احترام،

آصف بیات

۸ دسامبر ۲۰۲۳

لینک گزارش:

https://newlinesmag.com/argument/juergen-habermas-contradicts-his-own-ideas-when-it-comes-to-gaza/

تازه های نشر در آلمان

معماری اسلام - یک تاریخ جهانی

اگر می خواهید درباره اسلام بیاموزید، باید ساختمان های آنها را مطالعه کنید. تاریخ کامل معماری اسلامی در بیش از ۱۴۰۰ سال و پنج قاره – در یک کتاب مصور باشکوه، با تصاویر فراوان. مسجد آبی در استانبول یا مسجد الاقصی در بیت المقدس نمونه های شناخته شده ای از معماری اسلامی هستند. اما این تنها بخش کوچکی از یک مجموعه فرهنگی منحصر به فرد است. معماری اسلامی تقریباً در همه قاره ها و در همه جنبه ها یافت می شود. در عکس‌های درخشان، این کتاب مصور طیف وسیعی از بناهای اسلامی را در سراسر جهان و بیش از ۱۴۰۰ سال – از مسجد اموی در دمشق از اوایل قرن هشتم تا موزه لوور ابوظبی توسط ژان نوول در سال ۲۰۱۷ ارائه می‌کند. نویسنده اریک بروگ، متخصص امور اسلامی فرهنگ، توضیحی مستدل از معماری اسلام با ثروت عظیم مصالح و جزئیات معماری ارائه می دهد.

ناشر: انتشارات پرستل Prestel

نویسنده: اریک بروگ

سال انتشار: ۲۰۲۳

تعداد صفحات: ۳۳۶

زبان: آلمانی

قیمت: ۶۵ €

ISBN-13: ‎ ۹۷۸-۳-۷۹۱۳-۸۹۶۸-۴

لینک کتاب:

https://www.thalia.de/shop/home/artikeldetails/A1068343995

هفته‌نامه فارسی زبان رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان صرفا به منظور آشنایی با رویدادها و تحولات فرهنگی آلمان، خلاصه گزارش‌ها و اخبار رویدادهای فرهنگی این کشور را بدون دخل و تصرف و ارائه نظریه، با ذکر دقیق منبع و عینا همانگونه که منتشر شده است، منعکس می‌نماید. بر این اساس تاکید می‌کند که انعکاس این اخبار به هیچ‌وجه به منزله تأیید آن نمی‌باشد.در عین‌حال، هرگونه بهره‌برداری و نقل اخبار، گزارش‌ها و تحلیل‌های این نشریه صرفا با ذکر منبع مجاز است

Dieses Bild hat ein leeres Alt-Attribut. Der Dateiname ist icro.png

هفته نامه خبری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان
با همکاری هیات تحریریه رایزنی فرهنگی
انتشار از طریق وب سایت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان
www.irankultur.com | info@irankultur.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *